و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لماسمعو الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین هر شبـ... از چشم ستاره ها جز باران نمک نمی بارد سلام مهردادی شب قشنگ بهاریت بخیر برادرم
می بینی دستان ستاره ها هم نمک پاش شده اند و بر لب های ترک خورده زخم های احساسمان درد می پاشند اما مهم نیست دلمان راه خودش را می رود عاشق می شود جان می دهد و به لمحه نگاهی از معشوق می لرزد بگذار ستاره ها نمک بپاشند بر این زخم ها
سلام مهرداد عزیز کوتاه نوشته هایتان ستودنی است دست مریزاد
در گوش باران ترانه ای خواندم از عشق رفت و خورشید آمد برایش از آه گفتم رفت و ماه آمد از دلتنگی و تیرگی گفتم از آسمان ستاره بارید
باران و خورشید و ماه و ستاره دوستان باوفایم هستند .
سلام . از نبودنتان احساس دلتنگی می کنم . امید که سلامت باشید .
سلام مهستی عزیز درود بر تو مشکلاتی دارم که دلیل حضور کمترم و کمرنگم شده ممنونم از محبتی که داری... روزت مبارک باد
مریم نگار
شنبه 23 اردیبهشتماه سال 1391 ساعت 09:18 ب.ظ
سلام مهرداد کهکشانی عزیز .... این روز بزرگ را به شما تبریک گفته... همچنین عرض تبریکات خاصه مارا بمناسبت روز مادر حضور همسر گرامی و مادر عزیزتان برسانید. با بهترین آرزوها...
سلام مهرداد کهکشان دلم نمی خواد بگم دنیای مجازی هم به بی وفایی حقیقی ها شده کجایی همسایه؟
شعری.حرف تازه ی جانداری .من عادت کرده بودم به کاسه ی نذری پر برکت تو .برام بو وعطر خاک دامن گیرمو داشت وچاشنیش هم که معرفت خودت که فراتر از همه ی عطرهاست . گفتم سکوتمو بشکنم.بلکه برخلاف همیشه با اعتراضم تو یاد کلبه ی بی چراغ وفانوس همسایه ی بغل دستیت آرام بی افتی!
و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لماسمعو الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین
هر شبـ...
از چشم ستاره ها
جز باران نمک نمی بارد
سلام مهردادی
شب قشنگ بهاریت بخیر برادرم
می بینی دستان ستاره ها هم نمک پاش شده اند
و بر لب های ترک خورده زخم های احساسمان درد می پاشند
اما مهم نیست
دلمان راه خودش را می رود
عاشق می شود جان می دهد و به لمحه نگاهی از معشوق می لرزد
بگذار ستاره ها نمک بپاشند بر این زخم ها
سلام مهرداد عزیز
کوتاه نوشته هایتان ستودنی است
دست مریزاد
تو....تنها...بیا در آغوش سکوت ِ شب هایم
تا به یک واژه ی گیج ِ خاکستری برسی
واژه ای که به هیچ کاری نمی آید
وصله ای نخ نما که عریانی ِ بی کسی و تنهایی را نمی پوشاند
م ر ی م
سلام برادر مهر آفرینم...
برای بودن با تو
حتی به رویا رو زدم
او هم مرا رد کرد و رفت
امروز برای به خاطر آوردن رویایت
سر در گمم .
سلام مهرداد عزیز
خیلی زیبا بود . مثل همیشه .
چشم ستاره ها...چه چیز نابی....
امشب می خوام به چشم ستاره ها نگاه کنم.
مهرداد عزیزم سلام
مثل همیشه ناب...نابه ناب.
دست مریزاد.
سلام
ازحضور یکایک دوستان در این سرا سپاسگزارم
از چشم ستاره ها ...
باران
نمک
ان یکاد ...
سلام برادر . مثل همیشه باید ساعتها شنا کنم در دریای معانی کلماتتان ! چه کنم شناگر قابلی نیستم برای درکش !
سلام
از حضور پر مهرتون ممنونم
تو تنها ان یکاد منی ...
خیلی قشنگ بود .چقدر خوشحالم که شعرهات بوی شعرهای رضا کاظمی رو گرفته ...لطیف تر.پر احساس تر و گرم تر .دوست داشتنی تر وکلی از این ترهای خوب ...
نه تلخ بود.نه مایوس... عاشق بود شعر کهکشانت .
سلام ارام مهربانم
رو.ت مبارکباد
در گوش باران
ترانه ای خواندم از عشق
رفت و خورشید آمد
برایش از آه گفتم
رفت و ماه آمد
از دلتنگی و تیرگی گفتم
از آسمان ستاره بارید
باران و خورشید و ماه و ستاره دوستان باوفایم هستند .
سلام . از نبودنتان احساس دلتنگی می کنم . امید که سلامت باشید .
سلام مهستی عزیز
درود بر تو
مشکلاتی دارم که دلیل حضور کمترم و کمرنگم شده
ممنونم از محبتی که داری...
روزت مبارک باد
سلام مهرداد کهکشانی عزیز ....
این روز بزرگ را به شما تبریک گفته...
همچنین عرض تبریکات خاصه مارا بمناسبت روز مادر حضور همسر گرامی و مادر عزیزتان برسانید.
با بهترین آرزوها...
سلام ماما نگار عزیز
سالروزتون مبارک
شرمنده فرمودید
ممنونم بزرگوار...
دست مرا بگیر و دلم را تکان بده
یعنی کمی به هیکل این مرده جان بده
تا وا شود کمی یخ این جان منجمد
در زیر زلف خویش مرا آشیان بده
تا وا شود دوباره کمی چشم و گوش من
از پشت پرده، گوشهی چشمی نشان بده
تاریک ماندهام کف این دخمهی نمور
از گوشهی دریچه کمی آسمان بده
یخ میزند صدای من از سوز این سکوت
حرفی بزن، دوباره تنم را توان بده
شاید دوباره زنده شد این مرد منجمد
یک بوسهاش از آن لب معجزنشان بده
شعر از کاووس حسن لی
عالی بود
ممنونم ارمان عزیز
و آفتاب را نمی دانم تاب دیدنت دارد یا نه
سلام و درود بر این قلم و صاحب قلم
افتاب نور را از تو دارد!
سلام و سپاس از حضور بی بدیلت
سلام مهرداد کهکشان
دلم نمی خواد بگم دنیای مجازی هم به بی وفایی حقیقی ها شده
کجایی همسایه؟
شعری.حرف تازه ی جانداری .من عادت کرده بودم به کاسه ی نذری پر برکت تو .برام بو وعطر خاک دامن گیرمو داشت وچاشنیش هم که معرفت خودت که فراتر از همه ی عطرهاست .
گفتم سکوتمو بشکنم.بلکه برخلاف همیشه با اعتراضم تو یاد کلبه ی بی چراغ وفانوس همسایه ی بغل دستیت آرام بی افتی!
سلام .
مثل اینکه مشقات زندگی روی شما هم اثر گذاشته و دست و پاتونو به کل بسته .
ما دلتنگتانیم . هر جا هستین شاد و سلامت باشید .
ایام به کام.
سلام مهستی عزیز
امیدوارم شاد و سلامت باشی ...
مفید و مختصر و عالی. خیلی خوشم اومد
سپاس از حضورت
در پناه حق باشی طاعات قبول ...